جنگ نرم و رسانه ها
پنجشنبه سوم شهریور ۱۳۹۰ ، ساعت 16:30
که در سال ۱۹۵۴ منتشر شده، ماهیت جنگ روانی را علاوه بر این به اهداف اقتصادی یا سیاسی نیز مرتبط میداند؛ بنابراین، جنگ روانی نمیتواند محدود به عملیات نظامی باشد، بلکه عبارت است «از مجموعه اقدامات یک کشور برای اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولتها و ملتها برای به دست آوردن نتایج مطلوب». در دو دهه اول پس از جنگ جهانی دوم، دکترین جنگ روانی در اروپا و آمریکا، به گونهای دقیقتر تدوین شد. صاحب نظران پذیرفتند که مفهوم اساسی جنگ روانی عبارت است از «دستکاری عقاید از راه به کارگیری یک یا چند رسانه ارتباطی و به بیان دیگر، ناتوان کردن دشمن برای کنش و واکنش».
با توجه به این تعاریف، یکی از مهمترین ابزارهایی که در این جنگ به کار گرفته میشود، رسانه است. امروزه جنگ روانی دیگر محدود به موقعیت جنگی نمیشود، برای همین، میتوان آن را معادل عملیات روانی تلقی کرد. از این روی، لوازم این عملیات نیز دیگر ارکان ارتش، مارشهای نظامی یا نامههای پراکنده توسط هواپیمای دشمن بر شهرها و حتی ستون پنجم نیست. امروزه این رسانههای جمعی شامل رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و مطبوعات هستند که کارکرد عملیاتی دارند و در پایان، صحنهگردانان این جنگ رسانهها هستند؛ بنابراین، توجه به اهمیت رسانه و مدیریت بر رسانه، لازم و حیاتی در دنیا به شمار میرود و بی شک، در کشورهای پیشرفته با علم بر این هوشمندترین، آگاهترین و تواناترین افراد در ردههای گوناگون رسانه شاغل هستند.
o هدف جنگ (عملیات) روانی:
هدف از عملیات روانی، تحت تأثیر قرار دادن و تحمیل اراده خود بر شخص یا گروه دیگر است. این ....(ادامه مطلب)
§ با این نگرش، هدف اصلی عملیات روانی تقویت طرفداران، جذب افراد بی تفاوت و بی طرف و نیز تعدیل یا تشکیک در مواضع مخالفان است، به گونهای که بی اعتمادی به رهبران کشور یا جناح مقابل افزایش یافته و امید در جامعه کمرنگ شود.
o قدرت نرم جایگزین جنگ روانی:
قدرت نرم، واژه جدیدی است که برای جنگ روانی به کار میرود و امروزه شاهد این هستیم که بسیاری از کشورها راه جنگ نرم را سرلوحه کارهای اصلی خود قرار دادهاند. ارتش آمریکا در مارس ۱۹۵۵ تعریف جالبی از جنگ روانی در آییننامه رزمی خود ارایه کرد: «استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی که منظور اصلی آن تأثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروه دوست است، به گونهای که پشتیبانی برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی باشد، آن هم با ابرازهایی غیر از ابزار نظامی، سیاسی و اقتصادی». بر این اساس، تبلیغات جزو اصلی و انکار ناپذیر جنگ روانی است، اما نه همه آن.
«جوزف نای» از پیشکسوتان جنگ نرم در سال ۱۹۸۹ میگوید: «هدف جنگ روانی، تأثیرگذاری و انجام دادن رفتارهایی است که ما دلمان میخواهد طرف مقابل انجام دهد، بدون اینکه هیچ اجبار یا فشاری در کار باشد». به این ترتیب، برای نخستین بار قدرت نرم به جای جنگ نرم توسط جوزف نای مطرح شد و هم اکنون از مهمترین استراتژیهای کشورهای قدرتمند جهان به شمار میرود.
گروه الزاماً یکی از سه دسته زیر را شامل میشود: طرفداران، مخالفان و افراد بی طرف.
- o برخی از مهمترین تاکتیکهای جنگ روانی:
- طراحان جنگ روانی نبرد خود را بر تبلیغات استوار کردهاند. هدف آنها تأثیرگذاری بر عقاید افراد و جامعه است. در این راستا همان گونه که گفتیم، رسانه مؤثرترین ابزار جنگ روانی به شمار میرود و برخی از تاکتیکهایی که با این هدف توسط رسانه اعمال میشود، به شرح زیر است:
- سانسور (censorship): حذف عمدی مواردی از جریان عبور آگاهی برای شکل دادن عقاید و اعمال دیگران
- تحریف (distortion): تغییر در متن پیام به شیوههای گوناگون و دستکاری خبر با تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب در پیام
- ایجاد دشمن فرضی (to make an imaginary enemy): دشمن جلوه دادن شخص، اشخاص و یا هر هدف دیگری برای مخاطب با القای پیامهای گوناگون و پیاپی (زنجیرهای) با طراحی از پیش تعیین شده
- القای بخشی از حقایق (to release face partially): حذف بخش یا بخشهایی از یک پیام برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب از راه کم رنگ کردن بخشی از پیام و پر رنگ جلوه دادن بخشی دیگر
- محک زدن (probing): انتشار پیامی خاص برای ارزیابی اوضاع جامعه و یا ملاحضه بازخورد نظر حاکمان یا گروهی خاص در جامعه
- گسترش ادعا به جای اظهار واقعیت (pretension instead of truth): شیوهای که در آن پیامی مهم در سطح جامعه گسترش مییابد تا در پی آن، گروه یا شخصی خاص مجبور به ارایه پاسخ شود.
- شایعه (Rumor): در جایی که خبر نباشد و یا منبع خبر موثق نباشد، رسانه با تولید شایعه به هدف القای پیام دست مییابد؛ این هدف میتواند شامل ایجاد یک تنش و یا تسکین تنشی در جامعه باشد
- استفاده از عواطف مخاطبین (to play on the emotions of the audience): در این روش، رسانه با بهکارگیری الفاظی در متن پیام، تلاش میکند بار عاطفی پیام را افزایش داده و با برانگیختن احساسات او پیام خود را القا کند.
- استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی (touse two factual news Items in order to leg itemize A false news ): در این شیوه، رسانه میکوشد، دو خبر مرتبط به هم را که کاملاً سندیت دارد، به گونهای در کنار هم قرار دهد تا پذیرش خبر سوم مرتبط با آن که میتواند دروغ باشد، به راحتی برای مخاطب میسر شود.
- پیچیده کردن خبر برای کشف نشدن حقیقت: در این شیوه، رسانه با فرستادن انبوهی از پیامهای گوناگون، ذهن مخاطب را از پیگیری پیام اصلی دور میکند.
- دروغ بزرگ (Big-lie tactic): «گوبلز» میگوید: دروغ هر قدر بزرگ باشد، باور آن برای تودههای مردم راحت تر است. دروغ را به حدی بزرگ بگویید که کسی جرأت فکر و تکذیب آن را نکند. نمونه بارز این شیوه در جنگ آمریکا با عراق و تسخیر سریع بغداد با گسترش خبر جنگ الکترونیک توسط رسانههای آمریکایی رخ داد.
- ارایه قطرهچکانی اطلاعات (Dribble tactic): در این شیوه، برای اعتماد سازی و نیز عادت دادن مخاطب به پیگیری اخبار، اطلاعات تدریجی در اختیار مخاطب قرار میگیرد.
person
طراحی و نویسنده : ابراهیم معصومی
tooltip_2